شهرستان بهشهر دارای سه شهر به نامهای بهشهر ، گلوگاه و رستمکلا و
دارای سه بخش به نامهای بخش مرکزی با دو دهستان ميانکاله و کوهستان ، بخش
گلوگاه با دو دهستان کلباد و پنجهزاره ، بخش يانه سر با دو دهستان شهداء و
عشرستاق
وجه تسميه شهرستان ، شهر ها و بخشهای تابعه :
وجه تسميـه شهر بهشهر : مرکز شهرستـان در اين شهر قرار دارد ، بهشهر در
قديم خرگوران ، تميشه ، ثاميه و ... نام داشت و جزء ولايت اسپهبدان کبود
جامه گان بود در زمان اسپهبدان کبود جامه به پنجهزاره و در اوايل صفويه به
آسيابسر موسوم و در زمان شاه عباس اول به اشرف البلاد و خلاصه در سال
1316 هجری شمسی به بهشهر نامگذاری شد ، اوج شکوفايی بهشهر در زمان سلطنت
شاه عباس اول بود که دليلش اين بود که خيرالنساء مرعشی مادر شاه عباس ،
بهشهری بود ، از اينرو ايشان توجه خاصی به اين شهر داشته و کاخهای م
جللی
از جمله کاخ صفی آباد ، سد عباس آباد ، باغشاه و بنای چشمه عمارت و
محلهای تاريخی ديگر به فرمان او در اين منطقه بنا گرديد. قبل از ورود
آريايی ها به سرزمين ايران ، اقوامی بنام ديـو يا ديـوان در اين ناحيـه
زندگی مي کردند مطابق کاوشهای باستـان شناسی که از تپـه های شمال غرب
بهشهر ( نزديک رستمکلا ) به عمل آمد يک قطعه هاون سنگ سفيد را کشف نموده و
که به 2000 سال قبل از ميلاد بر می گردد ، يا اينکه غارهای هـوتـو و کمـر
بنـد آثار حيات در دورانهای فرو ليتيک ( ميانه سنگی) 6000 تا 8000 سال
قبل از ميلاد و نئـوليتيک ( پارينه ) سنگی را در محدوده بهشهر بيان دارد .
هشهر در دوران ما قبل تاريخ
با توجه به اين مسئله که که تاريخ هر ملت مجموعه سرگذشت هاي افراد و اقوام
آن ملت است . بايد قبول کرد که سرگذشت اقوامي که در مازندران مي زيستند
جزئي از تاريخ کشور ما محسوب مي شود از جمله آن اقوام مردماني بودندکه از
زمان هاي قبل از تاريخ در شهرستان بهشهر مي زيستند و به عقيده بعضي از
محققين از جمله بنياد گذاران تمدن بشري شناخته شده اند .
بهشهر در قرون باستان (هخامنشيان)
هنگام
جهان گشايي و کشور گشايي کوروش کبير چندين هزار در فتح بابل در سال
539ق.م 20 هزار پياده و 4هزار سواره جريک سواره و پياده از مردم تبري و
مردمي در سپاه او بودند و همچنين در جنگهاي بين ايران و يونان در زمان
خشايار شاه بطوريکه هردوت مورخ يوناني مينويسد دسته اي از جوانان و چريک
هاي مردمي و تبري با ساز و برگ هاي آراسته از کمان از چوب خيزران و پوشش
هاي خيره کننده به سپهسالاري آريا همراه شاهنشاه ايران بودند .
در
حمله اسکندر مقدوني و در جنگ گوگمل وظيفه بزرگي را در دست داشته و
نگهباني داريوش سوم و خاندان سلطنتي ايران بعهده دلاوران مردي و تبري بوده
و بحدي که بلندي قامت ودلاوري آنان جلب توجه يونانيها را مي کرد مذهب
آنان پس از ظهور دين زرتشت يکتا پرستي شده که تا قرن سوم و چهارم بعد از
کوهستاننات مازندران از جمله هزار جريب استوار است .
بهشهر در دوره اشکانيان
وضع
حکومت مازندران از جمله شهرستان بهشهر فعلي در دوره اشکانيان تاريک است. و
گمان ميرود بازماندگان فرهاد (فراتات و ساتراپ ) دوره اسکندر يکي پس از
ديگري حکومت آنجا را در دست داشته اند . ولي طبق تحقيقات دانشمند فقيد آقاي
طاهري شهاب سارويي در تاريخ کبود جامگان در عصر اشکانيان ذکر کرده اند که
منطقه کوهستاني از جمله هزار جريب به سبب نزديک بودن به پايتخت دوم
اشکانيان شهر صددروازه نزديک دامغان کنوني مورد توجه پادشاهان اشکاني براي
شکار وتفريح حتي به مدت 6ماه در اين منطقه به سر مي بردند و به واسطه
معاشرت و آميزش مردها وتبريها با پادشاههاي احتمال اخلاق و زبان آنها
تغييراتي حاصل شده باشد .
بهشهر در دوره ساسانيان
در
اين زمان آنچه مسلم است حکومت شرقي مازندران ( شهرستان فعلي بهشهر چه
جلگه چه هزار جريب) با خانواده کشنسف بوده است اين خاندان تا سال 528 م در
مازندران حکومت داشته اند و در اين سال چون حکومت طبرستان بفرمان قباد
(487-531 ) ساساني به پسر بزرگش کاوس که يکي از سر سپردگان و طرفداران سر سخت مزدک بود ظاهرا برچيده شد و کيوس رسما پادشاه طبرستان گرديد و پايتخت او هزار جريب و کياسر بود .
از
کيوس فرزندي ماند به نام شاهپور که در نزد عمويش انو شيروان بسيار عزيز
بود و در دربار مي زيست و پس از مرگ انو شيروان به طبرستان رفته و در
اتشگاه کوسان (کوهستان امروزه غرب بهشهر ) و يا در اتشکده پيرامون کياسر
دشت هزار جريب بهسر برده و مردم طبرستان علاقه زيادي به او پيدا کردند .
هنگام
حمله اعراب به ايران و فرار يزدگرد سوم به خراسان به مازندران آمده و مثل
پدر در اتشکده کوسان بهشهر (مغرب بهشهر ) معتکف شد و به عبارت مشغول
گرديد .
سابقه تاريخي بهشهر بعد از اسلام
بطور
کلي ناحيه جنوبي درياي مازندران از گذشته بسيار دور از اهميت سياسي
تاريخي و نظامي فوق العاده بر خوردار بوده است ، بررسي و کاوشهايي که در
سواحل درياي خزر در مکان هايي مانند غار هوتو و غار کمربند انجام گرفته
است قدمت اين دوره را به دوره غارنشيني بشر رسانده است . تحقيقات ديگر
مويد اينست که در ادوار باستاني اين منطقه يکي از حوزه هاي مهم تمدن قبل و
بعد از تاريخ ايران بوده است ، تحقيقات بعمل آمده از متون تاريخي نشان مي
دهد که در اواسط قرن سوم هجري قمري دين اسلام در شکل علويان در اين ناحيه
نفوذ يافته است .
در سال 250 هـ عموم مازندرانيها باتفاق بهشهر با راهنمايي داعي کبير علوي ، اجنبي ها را از بهشهر خارج ساختند .
در سال 617 مغولان براي دستگيري سلطان محمد خوارزمشاه به مازندران و بهشهر يورش برده به قتل و غارت عمومي پرداختند .
در سال 794 امير تيمور گورکاني براي سلطه به مازندران و بهشهر سلسله مرعشي ها را منقرض کرد و به قتل و غارت پرداخت .
در
سال 872–867 سادات بابلکاني در بهشهر کنوني که در آن زمان به نام "طاحونه
سر " مي خواندند ، استيلا يافتند . در سال 905 قواي نظامي شاه اسماعيل
صفوي مازندران و بهشهر را تحت سلطه خود در آورد .
در
سال 1054 روسها به حومه بهشهر و شهر بهشهر حمله بردند و چشمه عمارت و
ساير تاسيسات صفويه را طعمه آتش ساختند و شاه عباس دوم آنها را از ايران
خارج ساخت . در سال 1169 هـ محمد حسن خان قاجار بر استان کبود جامه استيلا
يافت و پس از جنگهاي تن به تن منجر به شکست وي گرديد . در سال 1198 هـ
بواسطه مرض طاعون مردم بهشهر و مازندران تلفات جاني سنگيني ديدند .
در
سال 1223 هـ زلزله مهيبي در بهشهر روي داد که منجر به صدمات و خسارات
مالي و جاني مردم گرديد . در سال 1269 بواسطه بروز مرض وبا مردم بهشهر
اکثرا تلف شدند و بقيه به ساير نقاط مازندران کوچ کردند.
در
سنوات 1308 و 1320 و 1335 و 1336 و در شهرستان بهشهر مرض وبا و مشمشه
بروز نمود که منجر به تلفات عديده زيادي از مردم بهشهر گرديد .
شهرستان
بهشهر پس از انقلاب مشروطه بعد از ناصرالدين شاه تا انقراض سلسله قاجار
به ترتيب مظفرالدين شاه ( 1324-1313 قمري ) و محمد علي شاه و احمد شاه به
پادشاهي رسيد . در زمان سلطنت اين پادشاهان جز هرج و مرج و اختلاف محلي و
ناامني و خرابي در همه جا از جمله شهرستان بهشهر چيز ديگري به چشم نمي
خوردو کوچکترين اقدام عمراني صورت نگرفت بلکه طبق منابع موجود از آن زمان
وضع روز به روز بدتر و وخيم تر مي شد. واقعه انقلاب مشروطه در اين نواحي
چيزي جز ايجاد پادشاه مخلوع محمد علي شاه پس از خلع سلطنت شهري به بار
نياورد و لطمات زيادي به مردم شهرستان بهشهر زد که قابل جبران نبود .
در
سال 1314 خورشيدي زلزله در بهشهر و حومه خسارات زيادي وارد نمود . در سال
1316 خورشيدي رضاشاه دست به اصلاحات اساسي و عمليات عمراني و شهرسازي در
بهشهر زد .
در
سال 1337 خورشيدي کاخ صفي آباد به دستگاه هواشناسي اختصاص داده شد .در
زمان محمد رضا شاه شبيخون ارتش شوروي و انگليس در سوم شهريور 1320 به ايران
از جمله ورود سپاهيان شوروي به شهرستان بهشهر کليه اصلاحات رضاشاه را
متوقف ساخت و حتي بعضي از آنها را از بين برد .
بعد
از انقلاب اسلامي اين شهر به همت مردم و مسئولين به رونق هايي دست يافته
که به اميد خدا و تلاش مسئولين و مردم به پيشرفتهاي بيشتري دست يابد .
قائمشهر
با 10 درصد جمعيت استان و عمدتاًُ شهرنشين ، احتمالاً محل زندگي اقوام تپوري بوده و در متون تاريخي به نام جمنو ، چمنو ، جمنان ، علي آباد ، شاهي و قائمشهر خوانده شده و مراكز ديدني آن عبارتند از : تپه باستاني طالقاني ، برج آرامگاهي سيد محمد زرين نوا و سه تپه باستاني گردكوه جمنان ... كارخانجات نساجي قائمشهر از ديرباز معروف بوده اند. قائمشهر به لحاظ عبور ارتباط ريلي و جاده فيروزكوه و نزديكي به شهرهاي بابل و ساري از موقعيت ممتازي در استان برخوردار است. محصولات غالب كشاورزي آن، برنج و مركبات مي باشد.
ساری
حدود 7/16رصد جمعيت مازندران را دارد . شهرساري مركز استان و از جمله شهرهاي بزرگ طبرستان و مركز فرمانروايی
اسپهبدان بوده است . در زمان سلوكيه به سيرنيكس ، در زمان ساساني به
سارويه و در ادوار اسلامي به ساريه و ساري تغيير نام داد. مجموعه تاريخي
فرح آباد ، خانه كلبادي ، برج رسكت ، مسجد جامع ، برجهاي وجه متمايز ساري،
امامزاده عباس ، امامزاده يحيي ، سلطان زين العابدين ، آب انبار ميرزا
مهدي ، آب انبار نو ، خانه فاضلي ، بقعه درويش فخرالدين گلما ، بقعه
امامزاده عيسي بن كاظم ، بقعه شاطر گنبد ، منطقه تفريحي سد شهيد رجائي ،
پناهگاههاي حيات وحش دودانگه و چهاردانگه، دشت ناز، سمسكنده را ميتوان نام برد. شهرستان ساري با برخورداري از چند هتل و مجموعه تفريحي – رفاهي جنگلي، و هم ساحلي در فرح آباد (ساري)
، وجود كارخانه هاي بزرگ صنايع چوب و كاغذ (بويژه مازندران) ، دارو سازي
، نساجي و فرآورده هاي غذايي ، فرودگاه بين المللي ساري و امكان بهره برداري از ذخيره آب سد شهيد رجائي در توليد محصولاتي نظير برنج ، مركبات ، پنبه و دانه هاي روغني همراه با شبكه هاي آبياري مدرن از توسعه نسبتاً مناسبي در استان برخوردار است.
-------------------------------------------------------------------------
منابع آب
استان مازندران به دليل مجاورت با درياي خزر و وجود رشته كوه طولاني البرز از عنصر حيات ( آب ) به حد كافي بهره مند است .
مجموع پتانسيل آب استان مازندران حدود 6850 ميليون متر مكعب (4900
ميليون متر مكعب آبهاي سطحي و 1950 ميليون متر مكعب آبهاي زيرزميني)
ميباشد. در حال حاضر از حدود 42 درصد پتانسيل آب استان (34 درصد آبهاي
سطحي و 66 درصد آبهاي زيرزميني) استفاده ميشود.
حمل و نقل
طول راههاي ارتباطي استان مازندران 2286 كيلومتر مي باشد
طول راههاي ارتباطي استان مازندران 2286 كيلومتر مي باشد از مجموع
راههاي استان آزاد راه با سهمي معادل 7/0 درصد كمترين سهم را در تركيب
راههاي استان به خود اختصاص داده است و سهم بزرگراه ، راه اصلي معمولی ،
راه فرعي آسفالته و راه فرعی شنی به ترتيب معادل ، 3/19 ، 22 ، 4/54 ،
37/3 محاسبه گرديده است . متوسط برخورداری از راهها در بین شهرستانهای
استان 5/152 کیلومتر بوده است که 10 شهرستان پایین تر از میانگین قرار
داشته اند .
در سال 1384 ، طول خطوط اصلي راه آهن واقع در حوزه
مازندران 214 کیلومتر و طول خطوط فرعی صنعتي و تجاري 36/18 کیلومتر بوده
است . در تمامی خطوط واقع در حوزه مازندران حدود 14 ایستگاه وجود داشته
است . مقدار بار حمل شده به وسيله راه آهن در اين سال 569 هزار تن و
تعداد مسافر جابجا شده معادل 504238 نفر بوده است . استان مازندران
داراي سه فرودگاه فعال شامل فرودگاه بين المللي ساري ، فرودگاه نوشهر و
فرودگاه رامسر
مي باشد . حمل و نقل هوایی در مقایسه با حمل و نقل ریلی و جاده ای نقش و سهم کمی در جابجایی بار و مسافر دارد .
مازندران از 338 كيلومتر خط ساحلي و پنج بندر فعال و نیمه فعال نوشهر ، نكا ، امير آباد ، فریدونکنار و بابلسر
بهره
مند است . بنادر نوشهر و نکا دارای کاربرد تجاری _ مسافربری و بنادر
فریدونکنار ، بابلسر و امیرآباد در زمره بنادر چند منظوره تلقی می شوند .
بنادر نوشهر و فریدونکنار هر یک دارای 5 اسکله و بندر بابلسر فاقد اسکله
بوده است . طول اسکله بنادر استان 2610 متر است . البته بندر تازه تاسيس
اميرآباد ، بزرگترين بندر استان محسوب شده كه داراي 8 سكوي تخليه و بارگيري
است و در حال حاضر از تعداد محدودي از آنها بهره برداري مي شود . ولي
انتظار
مي رود با توجه به سرمايه گذاريهاي كه در سالهاي آتي انجام
خواهد گرفت ، اين بندر به همراه بنادر دیگر نقش بسيار مهمي را در حمل و نقل
دريايي كشور ايفا نمايند
ارتباطات
در سال 1384 تعداد 64 دفتر پستي در سطح استان (25 دفتر پست روستايي ، 39 دفتر پست شهري ) فعال بوده اند .
در سال 1384 تعداد 64 دفتر پستي در سطح استان (25 دفتر پست روستايي ،
39 دفتر پست شهري ) فعال بوده اند . همچنين در اين سال ، تعداد قابل توجهي
از دفاتر پستي شهري و روستايي با هدف ارتقاي كيفيت خدمات رساني ، نوسازي و
تجهيز شده اند . تعداد 26 آژانس پست شهري و 365 دفتر پست و مخابرات
ادغامي در سال 1384 وجود داشته است . همچنین تعداد واحدهاي پستي ارائه
دهنده خدمات جديد پستي در سال 1384 ، به ميزان 362 واحد بوده كه از اين
تعداد ، خدمات پيشتاز ، خدمات خودرويي ، پست تصويري ، مقر فرستنده و پست
خريد به ترتيب داراي 122 . 69 ، 102 ، 34 و 35 واحد بوده اند . تعداد تلفن
هاي منصوبه استان ، 1370739 شماره بوده كه 1095525 شماره ( 9/79 درصد )
آن مشغول به کار بوده است . 94 مرکز تلفن شهری و 495 مرکز تلفن روستایی
نیز در سال یاد شده در شهرها و روستاهای استان فعال بوده اند .
انرژی
برق مصرفی استان از طریق دو نیروگاه شهید سلیمی نکا و جنت رود بار
رامسر تامین می شود و برق مازاد استان به شبکه سراسری انتقال می یابد .
در سال 1384 تولید خالص برق استان حدود 13010 میلیون کیلو وات ساعت
بوده که نسبت به سال قبل 3/7 درصد رشد داشته است . ظرفیت های نصب شده اسمی
نیروگاههای استان حدود 2036 مگا وات و ظرفیت قابل بهره برداری آن 05/1976
مگا وات بوده است .